محل تبلیغات شما



در ابتدای داستان نویسنده مارو به فضای گرم و صمیمی یه روستا می بره و مارو با پسر بچه ی تنبلی به نام حسن آشنا می کنه ، اینا مشخصاتشه : مو های بلند، روی سیاه، ناخن دراز که یک فرد خیابونی که حد اقل روزی ۳۰ گرم کراک مصرف میکنه رو تو ذهنم تداعی میکنه! حالا کاری ندارم که چطوری هم بلا است و هم تنبل تنبلا!

حالا حسنی با یه الاغ بار بر مواجه میشه که عجله داره و وقتی حسنی ازش سواری میخواد الاغ بدون توجه به اینکه دیرش شده میگه من تمیزم و تو کثیفی و من به تو سواری نمیدم! ینی حسنی از اون الاغه هم کثیف تر بوده!

همه به حسنی کراکی پشت می کنن تا اینکه حسنی با چشم گریون میا پیش فلفلی و قلقلی(فکر کنم این دونفر از تمیز ترین افراد اون حوالی بودن!) که اونا ههم میگن تو کثیفی و ما باهات بازی نمی کنیم، حالا خودشون چقدر تمیز بودن به گفته ی خودشون با بابا و داداشو دایی و عمو شون هفته ای دوبار میرن حموم!!!!

حسنی بالاخره می فهمه که کثیفی بده و قبول می کنه با باباییش بره حموم و آرایشگاه ، جالب اینجاس که اون فرد کراکی با حموم رفتن تپل مپل هم میشه!

اینا چیزایی هستن که تو بچگی به خوردمون میدادن!

+متن کامل شعر در دامه مطلب


آمریکا

 

شما به رئيس‌جمهور امريکا می‌گوييد: مادرت رو»! ولی اتفاق خاصی نمی‌افتد،

فقط شما معروف می‌شويد و دربارهء مادر رئيس جمهور کتاب می‌نويسيد

و ميليون‌ها دلار درآمد کسب می‌کنيد! اما بعد از آن، رئيس‌جمهور از شما به

دادگاه شکايت می‌کند

و شما مجبور می‌شويد که بابت غرامت، همهء‌ پولتان را به رئيس‌جمهور بدهيد

 

 ---------------------------------------------

 

انگلستان

 

شما به نخست‌وزير انگلستان می‌گوييد: مادرت رو.»! نخست‌وزير هم به شما

می‌گويد: مادر خودت رو

 

 ---------------------------------------------

 

فرانسه

 

شما به رئيس‌جمهور فرانسه می‌گوييد: مادرت رو.»! و بلافاصله ميليون‌ها نفر

از مردم به خيابان‌ها می‌ريزند

و در حمايت از شما، به رئيس‌جمهور می‌گويند: مادرت رو.»!

 

رئيس‌جمهور هم دربارهء جريحه ‌دار شدن احساساتش شعری می‌سرايد

 

و آنرا در رومه‌ها و مجلات و راديو و تلويزيون منتشر می‌کند

 

 ---------------------------------------------



تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها